کریستف کلمب

 

کریستف کلمب 

وارد جهان بین: 26 اوت 1451 و 31 اکتبر 1451 جنوا 

تاریخ انتشار: 20 مه 1506 وایادولید اسپانیا 

اعضای برجسته خانواده: فرزند دیگو کلمب، خواهر و برادر بارتولومی کلمب 

سوالات برتر 

کریستف کلمب به چه چیزی معروف است؟ 

کریستف کلمب به دنبال چه بود؟ 

کریستف کلمب کجا رفت؟ 

آیا کریستف کلمب آمریکا را پیدا کرد؟ 

تاثیر حرکات کلمب چه بود؟ 

کریستوفر کلمب، ایتالیایی کریستوفورو کلمبو، کریستوبال کولون اسپانیایی، (از 26 اوت تا 31 اکتبر 1451 به دنیا آمد؟، جنوا [ایتالیا] - درگذشته در 20 مه 1506، وایادولید، اسپانیا)، راهنما و افسر ارشد نیروی دریایی که چهار سفر خارج از کشور (1492-93، 1493-96، 1498-1500، و 1502-04) راه را برای تحقیقات اروپایی، معامله دوگانه و استعمار قاره آمریکا باز کرد. او مدتی است که به عنوان "پیشگام" دنیای جدید شناخته می شود، علیرغم این واقعیت که وایکینگ ها، به عنوان مثال، لیف اریکسون پنج قرن زودتر از آمریکای شمالی دیدن کرده بود. کلمب سفرهای خارج از کشور خود را تحت حمایت فردیناند دوم و ایزابلا اول، پادشاهان کاتولیک آراگون، کاستیل و لئون در اسپانیا انجام داد. او در ابتدا اعتماد به نفس و میل داشت، آرزویی که در نیمه راه با عنوان او خوشحال شد. 

کریستف کلمب 

بازه زمانی بین جشن های چهارصدمین سالگرد دستاوردهای کلمب در 1892-1893 و جشن های صدمین سالگرد 1992 شاهد پیشرفت های باورنکردنی در کمک هزینه کلمب بود. کتاب‌های مختلفی درباره کلمب در دهه 1990 منتشر شد و ذره‌ای از دانش باستان شناسان و مردم شناسان شروع به تکمیل دانش دریانوردان و متخصصان تاریخ کرد. این کار به بحث قابل توجهی منجر شد. علاوه بر این، تغییر قابل توجهی در رویکرد و ترجمه وجود داشت. با این حال، دیدگاه بعدی بر جنبه خطرناک پیروزی اروپا متمرکز شده است، به عنوان مثال، بر تأثیر بد مبادله برده و حملات بیماری های وارداتی به گروه های مردم بومی منطقه کارائیب و سرزمین اصلی آمریکا تأکید می کند. احساس برد به همین ترتیب کاهش یافته است و دیدگاه کلمب به عنوان افسانه اکنون توسط یکی از افرادی که به شدت معیوب هستند جایگزین شده است. در حالی که این تشخیص بعدی به ندرت اصالت یا ظرفیت های کلمب به عنوان یک خلبان را زیر سوال می برد، اما قاطعانه او را از موقعیت بلندش حذف می کند. فعالان سیاسی از انواع مختلف در این بحث وساطت کرده اند، 

زندگی 

حرفه اولیه و زمینه سازی برای سفر اصلی 

اطلاعات کمی در مورد زندگی اولیه کلمب وجود دارد. تا حد زیادی اکثر محققان، با اشاره به تایید کلمب در سال 1498 و آرشیوهای معتبر از جنوا و ساوونا، می پذیرند که او در جنوا برای خانواده ای مسیحی به دنیا آورده شده است. با وجود این، تضمین شده است که او نسبت به یهودی تغییر یافته است یا در اسپانیا، پرتغال یا جای دیگری به دنیا آورده شده است. کلمب بزرگترین فرزند دومنیکو کلمبو، متخصص و فروشنده پشم گوسفند جنوایی، و سوزانا فونتاناروسا، نیمه بهتر او بود. حرفه او به عنوان دریانورد با موفقیت در دریای فروشنده پرتغال آغاز شد. پس از تحمل یک غرق شدن در کیپ سنت وینسنت در مکان جنوب غربی پرتغال در سال 1476، او به همراه خواهر و برادرش بارتولومئو در لیسبون مستقر شد. هر دو به عنوان خالق طرح کلی مورد استفاده قرار گرفتند، با این حال کلمب عمدتاً یک تاجر دریایی بود. در سال 1477 با کشتی فروشندگان دریایی به ایسلند و ایرلند سفر کرد و در سال 1478 به عنوان متخصص برای شرکت جنوایی Centurioni مشغول خرید شکر در مادیرا بود. در سال 1479 او با فلیپا پرسترلو و مونیز، فردی از خانواده‌ای شرافتمند پرتغالی آشنا شد و با او ازدواج کرد. فرزند آنها، دیگو، در سال 1480 به دنیا آورده شد. جایی در محدوده سال های 1482 و 1485 کلمب در امتداد سواحل گینه و طلا در غرب آفریقا رد و بدل کرد و چیزی شبیه به یک سفر به قلعه پرتغالی سائو خورخه دامینا (در حال حاضر) انجام داد. المینا، غنا) در آنجا، اطلاعاتی را در مورد مسیر پرتغال و چارچوب‌های نسیم اقیانوس اطلس در مسیر به دست آورد. فیلیپا در سال 1485 به سطل لگد زد و کلمب به عنوان بانوی ویژه خود بئاتریز انریکز د هارانا از کوردوبا را پذیرفت. 

کریستوفر، دیگو و فردیناند کلمب 

کریستوفر، دیگو و فردیناند کلمب 

کریستف کلمب با فرزندانش دیگو و فردیناند و یک خانم

در سال 1484 کلمب شروع به جستجوی کمک برای تقاطع اقیانوس اطلس از جان دوم پادشاه پرتغال کرد، اما از کمک محروم شد. (برخی از محققان طرح ادعا کرده اند که کلمب با حاکم یک توافق اسرارآمیز انجام داده است، اما هیچ مدرکی برای این امر وجود ندارد.) تا سال 1486 کلمب بدون حرکت در اسپانیا بود و از پادشاه فردیناند و ملکه ایزابلا درخواست حمایت کرد. پس از حداقل دو اخراج، او سرانجام در ژانویه 1492 کمک سلطنتی به دست آورد. این امر عمدتاً از طریق وساطت افسر مالی اسپانیایی، لوئیس دو سانتانجل، و راهبان فرانسیسکن لا رابیدا، نزدیک به هوئلوا، که کلمب با آنها همکاری داشت، انجام شد. در اواخر بهار 1491 باقی ماند. خوان پرز از لا رابیدا یکی از پرسشگران حاکم بود و شاید جمعیت اصلی را برای او به دست آورد. 

وزیر مسیحی و دشمن شور و شوق اسلامی، نیروی کاستیا و آراگون، ترس از پرتغال، میل به طلا، میل به تجربه، انتظار پیروزی، و الزام اروپایی برای ذخیره قابل اعتماد ادویه ها و طعم ها برای پخت و پز، صرفه جویی و دارو همگی برای ایجاد انفجاری از انرژی که سفر اصلی را آغاز کرد، ادغام شدند. کلمب در حمله به گرانادا، که آخرین قلعه مورها بود که به اسپانیا افتاد (2 ژانویه 1492) در دسترس بود، و او در واقع از گرانادا به لا رابیدا بازمی‌گشت که به دربار اسپانیا و سلطنت اصلی بازنگری شد. جمعیت نیروهای اسلامی به اندازه کافی مسیرهای خشکی را به سمت شرق بسته بودند و مسیر اقیانوس را در جنوب دریای سرخ بسیار دشوار کرده بودند. 

کریستف کلمب 

کریستف کلمب 

کریستف کلمب از حمایت ایزابلا اول و فردیناند دوم اسپانیایی یاد می کند. کرومولیتوگراف برگرفته از اثر هنری واسلاو بروژیک، ج. 1884. 

کتابخانه کنگره، واشنگتن دی سی (LC-DIG-pga-03133) 

در نامه ای که دفتر خاطرات سفر اصلی خود را معرفی می کند، رئیس عملیات دریایی به طرز چشمگیری انتظارات خود را احضار می کند و همه آنها را با موفقیت کافر، پیروزی مسیحیت، و مسیر غرب به سوی وحی و ائتلاف مسیحی پیوند می دهد. :

سفر اولیه کریستف کلمب 

قایق ها برای سفر اصلی - نینا، 

پینتا، و سانتا ماریا - در پالوس، در رودخانه تینتو در اسپانیا نصب شدند. کنسرسیومی که توسط یک مقام اختصاص داده شده به امپراتوری تشکیل شد و اساساً از سرمایهداران جنوایی و فلورانسی در سویا (سویل) تشکیل شد، در حدود 1140000 ماراودی برای انجام این کار به دست آورد، و کلمب بیش از 33 درصد از کل مشارکت. ارباب و حاکم را فراهم کرد. در آن زمان، ایزابلا حاکم، نیازی به گرو گذاشتن جواهرات خود را نداشت (افسانه ای که قبلاً توسط بارتولومه د لاس کاساس در قرن شانزدهم ارائه شد). 

آرمادای کریستف کلمب 

آرمادای کریستف کلمب 

طرح کلی ناوگان کریستف کلمب را به تصویر می کشد که در سال 1492 از اسپانیا خارج شده است. 

مجموعه کین / آرشیو هالتن / گتی ایماژ 

ناوگان کوچک در 3 آگوست 1492 ترک شد. مهارت ناوبری فرمانده نیروی دریایی به سرعت خود را نشان داد، زیرا آنها به‌جای اینکه به سمت غرب به سمت جزایر آزور حرکت می‌کنند، به سمت جنوب به جزایر قناری، در نزدیکی منطقه مرکزی شمال غرب آفریقا رفتند. غربی‌هایی که در آزور پیروز می‌شدند، تلاش‌های گذشته را برای حرکت به سمت غرب شکست داده بودند، با این حال در قناری‌ها، سه قایق می‌توانند چرخش‌های شرق را داشته باشند. بدیهی است که می توانند به غربی ها برای بازگشت خود اعتماد کنند. پس از حدود یک ماه در قناری، قایق ها از سن سباستین د لا گومرا در 6 سپتامبر به راه افتادند. 

کریستف کلمب 

در رویداد در ماه سپتامبر و اوایل اکتبر، دریانوردان پوشش گیاهی در حال حرکت و انواع پرندگان را مشاهده کردند - همه آنها به عنوان نشانه ای از نزدیک بودن زمین در نظر گرفته شدند. با این حال، در 10 اکتبر، تیم شروع به ناراحتی کرده بود، و غر می زد که با ناتوانی در فرود آمدن به خشکی، نسیم مخالف و عدم هماهنگی آنها را از بازگشت باز می کند. کلمب برای مدت کوتاهی احساس ترس آنها را تا حدودی کاهش داد و در 12 اکتبر زمین از پینتا قرار گرفت (اما کلمب، در نینا، بعداً این مزیت را برای خود اعلام کرد). نقطه سقوط اصلی دریای کارائیب، به نام گواناهانی، به شدت مورد سوال قرار گرفته است، با این حال جزیره سان سالوادور (واتلینگز) در باهاما به طور کلی به جزایر دیگر باهاما (سامانا کی، رام کی، یا پلانا کیز) یا ترک ها. علاقه دارد. و جزایر کایکوس گذشته از ایجاد استاندارد امپراتوری،هر چند که ممکن است، کلمب انرژی کمی را در آنجا سرمایه گذاری کرد و برای رفتن به Cipango یا Cipangu (ژاپن) بی قرار بود. او تصور می کرد که فکر می کرد در کوبا است، جایی که در 28 اکتبر وارد شد، اما در 1 نوامبر خود را متقاعد کرد که کوبا صرفاً منطقه مرکزی کاتای است، اما در حال حاضر به نظر نمی رسید که مدرکی برای مناطق شهری خارق العاده ببیند. از این رو، در 5 دسامبر، او به سمت جنوب شرقی چرخید تا به دنبال شهر افسانه‌ای زیتون (کوانژو، چین) بگردد، و با این انتخاب تیر زیرین خود را برای رفتن به خاک فلوریدا از دست داد. با این حال به نظر می رسد او در حال حاضر نمی تواند مدرکی از مناطق شهری خارق العاده ببیند. با این حال به نظر می رسد او در حال حاضر نمی تواند مدرکی از مناطق شهری خارق العاده ببیند.

 

ورود کلمب 

ورود کلمب، روغن بر روی مواد اثر جان واندرلین، 1846; در سالن قانونگذاری ایالات متحده، واشنگتن، دی سی 

برنامه ریز کاپیتول 

نسیم های متضاد، ناوگان را به جزیره ای به نام آیتی (هائیتی) توسط ساکنان تاینو رساند. در 6 دسامبر کلمب آن را La Isla Española یا Hispaniola تغییر نام داد. به نظر می‌رسد او احساس می‌کرد که هیسپانیولا ممکن است سیپانگو باشد یا دوباره، با فرض اینکه سیپانگو نباشد، شاید یکی از جزایر افسانه‌ای غنی که سومین ناوگان پادشاه سلیمان از آن طلا، جواهرات و طعم‌ها را به اورشلیم آورد (اول پادشاهان 10:11، 22). ; از سوی دیگر، او به این فکر کرد که این جزیره را می توان با قلمرو کتاب مقدس سبا (سبأ) شناسایی کرد. در آنجا کلمب به عنوان طلای کافی و پر رونق برای نجات او از تحقیر در بازدید مجدد از اسپانیا تلقی می شد. او با کمک یک تاینو یا رئیس هندی به نام گوآکاناگاری، سنگری را در ساحل شمالی جزیره برپا کرد و نام آن را لا نویداد گذاشت و 39 مرد را که تا بازگشتش مراقب آن بودند، ارائه کرد. 

On January 16, 1493, Columbus left with his leftover two boats for Spain. The excursion back was a bad dream. The westerlies did without a doubt guide them back home, yet in mid-February an awful tempest inundated the armada. The Niña was headed to look for harbor at Santa Maria in the Azores, where Columbus drove a journey of thanksgiving to the place of worship of the Virgin; in any case, threatening Portuguese specialists briefly detained the gathering. Subsequent to getting their opportunity Columbus cruised on, stormbound, and the harmed transport limped to port in Lisbon. There he was obliged to meet with King John II. These occasions left Columbus under the doubt of teaming up with Spain's adversaries and cast a shadow on his re-visitation of Palos on March 15. 

On this first journey a huge number developed that were to stay through Columbus' succeeding endeavors in general. First and maybe generally harming of all, the naval commander's obviously high strict and surprisingly mysterious yearnings were inconsistent with the real factors of exchanging, rivalry, and colonization. Columbus never straightforwardly recognized this bay as was very unequipped for connecting it. The chief naval officer likewise took on a method of blessing and absolutist authority that made him numerous adversaries. In addition, not set in stone to reclaim both material and human freight to his sovereigns and for himself's purposes, and this could be cultivated provided that his mariners continued plundering, capturing, and other fierce demonstrations, particularly on Hispaniola. In spite of the fact that he controlled a portion of his men's abundances, these advancements dulled his capacity to hold the high upright ground and the case specifically that his "revelations" were supernaturally appointed. Further, the Spanish court resuscitated its idle questions about the outsider Columbus' reliability to Spain, and a portion of Columbus' associates set themselves against him. Chief Martín Pinzón had questioned the course as the armada arrived at the Bahamas; he had later cruised the Pinta away from Cuba, and Columbus, on November 21, neglecting to rejoin him until January 6. The Pinta made port at Bayona on its back home excursion, independently from Columbus and the Niña. Had Pinzón not kicked the bucket so before long his return, Columbus' order of the subsequent journey may have been not exactly guaranteed. As it was, the Pinzón family turned into his adversaries for remuneration.